عزت اله قدم پور
چکیده
زمینه: اضطراب امتحان بهعنوان یک سازه شناختی- توجهی نقش موثری بر عملکرد دارد، زیرا افراد دارای اضطراب امتحان توجه خود را معطوف به فعالیتهای نامربوط به تکلیف، اشغال فکری، انتقاد از خود و نگرانیهای جسمانی کرده و در نتیجه توجه کمتری بر تکلیف دارند که این امر موجب کاهش عملکرد در آنان میگردد. هدف: هدف از اجرای این پژوهش، بررسی اثربخشی ...
بیشتر
زمینه: اضطراب امتحان بهعنوان یک سازه شناختی- توجهی نقش موثری بر عملکرد دارد، زیرا افراد دارای اضطراب امتحان توجه خود را معطوف به فعالیتهای نامربوط به تکلیف، اشغال فکری، انتقاد از خود و نگرانیهای جسمانی کرده و در نتیجه توجه کمتری بر تکلیف دارند که این امر موجب کاهش عملکرد در آنان میگردد. هدف: هدف از اجرای این پژوهش، بررسی اثربخشی فراشناخت درمانی بر اضطراب امتحان در دانشآموزان دختر دوره متوسطه شهر خرمآباد بود. روش: پژوهش حاضر به شیوه نیمه آزمایشی و با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشآموزان دختر دوره متوسطه در سال تحصیلی 92- 1391 در شهر خرمآباد بود، که از میان آنان تعداد 40 نفر به روش تصادفی مرحلهای انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری دادهها در این پژوهش، پرسشنامه اضطراب امتحان ساراسون و نمونه برگ اطلاعات جمعیت شناختی بود. پس از اعمال مداخله، پسآزمون و بعد از 4 ماه آزمون پیگیری اجرا شد. یافتهها با استفاده از نرم افزار20 - SPSS و آزمون آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که ارائه مداخله مبنی بر فراشناخت درمانی باعث کاهش 64% علائم اضطراب امتحان در مرحله پسآزمون و 62% این علائم در مرحله پیگیری شد (01/0p< ). نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت ارائه مداخله مبنی بر فراشناخت درمانی در کاهش علائم اضطراب امتحان مؤثر بوده است و لذا میتوان از این مداخله در جهت کاهش علائم اضطراب امتحان در دانشآموزان استفاده کرد.
عزت اله قدم پور؛ لیلا منصوری
چکیده
هدف از پژوهش حاضر مقایسه نگرش مذهبی، خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی دانشجویان بر اساس جنسیت و سهم هریک از این متغیرها در پیشبینی پیشرفت تحصیلی آنها بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی-مقایسهای و همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه در ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر مقایسه نگرش مذهبی، خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی دانشجویان بر اساس جنسیت و سهم هریک از این متغیرها در پیشبینی پیشرفت تحصیلی آنها بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی-مقایسهای و همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه در سال تحصیلی 95-1394 بود. نمونه پژوهش شامل 274 نفر (130 پسر و 144 دختر) دانشجوی مقطع کارشناسی بود که به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری، پرسشنامه خودکارآمدی شرر و همکاران (1982)، پرسشنامه سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک (1986) و پرسشنامه نگرشسنج گلریز و براهنی (1353) بود و از معدل دانشجویان نیز برای سنجش پیشرفت تحصیلی استفاده شد. برای بررسی فرضیهها از آزمون تحلیل واریانس تک متغیری، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که بین خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی دختران و پسران تفاوت معنیداری وجود دارد ولی از لحاظ نگرش مذهبی تفاوت معنیداری وجود ندارد. نتایج همبستگی نیز نشان داد که بین نگرش مذهبی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان ارتباط معنیداری وجود ندارد اما بین خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان رابطه مثبت و معنیدار وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیرهای خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی در دختران و سازگاری تحصیلی در پسران به عنوان قویترین پیشبینی کنندههای پیشرفت تحصیلی بودند.
مسلم دانش پایه؛ عزت اله قدم پور؛ فضل الله حسنوند؛ سجاد میریانی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین مدل ساختاریِ شادکامی معلمان بر اساس میزان خردمندی و بخشش انجام گرفته است. روش: این پژوهش از نظر هدف، از نوع کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی - همبستگی بر اساس مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمام معلمین شاغل در مقطع ابتدایی، متوسطه اول و دومِ آموزش و پرورش شهر پلدختر بود که برابر با 950 نفر بودند. بر ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین مدل ساختاریِ شادکامی معلمان بر اساس میزان خردمندی و بخشش انجام گرفته است. روش: این پژوهش از نظر هدف، از نوع کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی - همبستگی بر اساس مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمام معلمین شاغل در مقطع ابتدایی، متوسطه اول و دومِ آموزش و پرورش شهر پلدختر بود که برابر با 950 نفر بودند. بر اساس جدول کرجسی و مورگان، 274 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. انتخاب آزمودنیها به روش تصادفی طبقهای انجام گرفت. ابزار پژوهش شامل سه پرسشنامه شادکامی آکسفورد (1989)، بخشش هارتلند (2005) و پرسشنامه خرد سهبعدی آردلت بود. پس از اجرا و تکمیل پرسشنامهها، پاسخها در نرمافزار SPSS23 وارد شد و پس از آن، در نرم افزار LISREL 8.8 مدلسازی انجام گرفت. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که میزان شادمانی، خرد و بخشش در معلمان موردمطالعه در سطحی پایینتر یا همسان با میانگین جامعه بود. همچنین، هم خرد و هم بخشش توانستند به طور معناداری شادکامی معلمان را پیشبینی نمایند، ولی میزان پیشبینیکنندگی و تأثیر متغیر خرد بسیار بیشتر از بخشش بود. نتایج: بر اساس این یافته می توان این گونه استنتاج کرد که خرد یک ویژگی مهم و کاربردی برای افزایش شادکامی افرادی است که به نوعی به سبب قرار گرفتن در تنگناهای محیطی با مشکلات ناراحت کننده دست و پنجه نرم می کنند. همچنین، پرورش روحیه بخشندگی می تواند زمینه ساز آرامش و شادکامی بیشتر در درون فرد باشد.
عزت اله قدم پور؛ فضل اله حسنوند؛ مریم عبدالهی مقدم؛ امین شاکرمی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تبیین مدل سرزندگی تحصیلی بر اساس خودناتوانسازی با میانجیگری عشق به یادگیری، عزّتنفس و مهارتهای خودتنظیمی انجام شده است. جامعهی آماری شامل کلیهی دانشآموزان دختر و پسر دبیرستانهای شهر پلدختر( حدوداً 3990) بوده است که بر اساس جدول کرجسی و مورگان، 350 نفر (175 دختر و 175 پسر) به روش تصادفی مرحله ای انتخاب شدند ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تبیین مدل سرزندگی تحصیلی بر اساس خودناتوانسازی با میانجیگری عشق به یادگیری، عزّتنفس و مهارتهای خودتنظیمی انجام شده است. جامعهی آماری شامل کلیهی دانشآموزان دختر و پسر دبیرستانهای شهر پلدختر( حدوداً 3990) بوده است که بر اساس جدول کرجسی و مورگان، 350 نفر (175 دختر و 175 پسر) به روش تصادفی مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامههای خودناتوانسازی، سرزندگی تحصیلی، عزّتنفس، عشق به یادگیری و خودتنظیمی را تکمیل کردند. یافتهها نشان داد که مدل مفهومی پژوهش با برازش مناسبی مورد تأیید قرار گرفت. بر این اساس، بین خودناتوانسازی و سرزندگی تحصیلی رابطه منفی معناداری وجود دارد. علاوه بر این، دو متغیر عشق به یادگیری و عزّتنفس در رابطه میان متغیرهای خودناتوانسازی و سرزندگی تحصیلی به طور معناداری نقش میانجیگر دارند. با این وجود، متغیر مهارتهای خودتنظیمی به عنوان یک عامل میانجیگر در رابطه میان متغیرهای متغیرهای خودناتوانسازی و سرزندگی تحصیلی شناخته نشد. بر اساس این یافتهها میتوان نتیجه گرفت که در وهله نخست، خودناتوانسازی عاملی است که میتواند اثرات زیانباری بر سرزندگی دانشآموزان در محیط مدرسه داشته باشد. به همین سبب، باید با بهرهگیری از اثرات مثبت عواملی مانند افزایش عشق به یادگیری و عزّتنفس، آثار منفی این رابطه را به طور چشمگیری کاهش داد.
عزت اله قدم پور؛ زینت مهدیانی؛ حافظ پادروند؛ بهزاد امرایی؛ حسین سوری
چکیده
هدف از این پژوهش پیشبینی اعتیاد به فضای مجازی و گرایش به رفتارهای پرخطر بر اساس خودتنظیمی عاطفی در دانش آموزان پسر مقطع دبیرستان شهر تهران بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان پسر مقطع دبیرستان شهر تهران در سال تحصیلی 98-97 تشکیل دادند که از میان جامعه آماری شهر تهران، منطقه 18 آموزشوپرورش ...
بیشتر
هدف از این پژوهش پیشبینی اعتیاد به فضای مجازی و گرایش به رفتارهای پرخطر بر اساس خودتنظیمی عاطفی در دانش آموزان پسر مقطع دبیرستان شهر تهران بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان پسر مقطع دبیرستان شهر تهران در سال تحصیلی 98-97 تشکیل دادند که از میان جامعه آماری شهر تهران، منطقه 18 آموزشوپرورش انتخاب و از بین تمامی مدارس منطقه آموزشی مذکور، به روش نمونهگیری خوشهای دو دبیرستان پسرانه انتخاب و از بین جمعیت دانشآموزی مدارس، تعداد 150 دانشآموز بهعنوان حجم نمونه در این پژوهش جایی داده شدند. در این پژوهش بهمنظور جمعآوری دادههای پژوهش از پرسشنامه اعتیاد به فضای مجازی (یانگ)، مقیاس خطرپذیری جوانان ایرانی و پرسشنامه خودتنظیمی عاطفی (مارس) استفاده شد. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادههای پژوهش از شاخصهای توصیفی نظیـر میانگین و انحراف معیار و روش آماری تحلیل رگرسیون چند متغیری استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیهوتحلیل دادههای پژوهش نشان داد که بین اعتیاد به فضای مجازی و گرایش به رفتارهای پرخطر با خودتنظیمی عاطفی دانش آموزان رابطه منفی معناداری وجود دارد (05/0p<) و خودتنظیمی عاطفی قدرت پیشبینی کنندگی بالاتری در گرایش به رفتارهای پرخطر نسبت به اعتیاد به فضای مجازی در دانش آموزان دارد. با توجه به نتایج این پژوهش پیشنهاد میشود که مشاوران و روانشناسان بالینی مدارس به متغیرهای روانشناختی ازجمله خودتنظیمی عاطفی بهمنظور پیشگیری از اعتیاد به فضای مجازی و گرایش به رفتارهای پرخطر توجه نمایند.